پاندای کونگ فوکار دو - زبان اصلی

 بیسکوئیت حیوانی

ماجرا در مورد یه خانواده‌ی سه نفره‌ست. «اون» و «زویی» زوجی هستن که سال‌ها پیش توی سیرک عموی «اون» با هم آشنا شدن. حالا سال‌ها گذشته و این زوج مدت‌هاست از سیرک خبر ندارن و درگیر کار توی کارخونه‌ی بیسکوئیت‌سازی شدن. با فوت عمو، سیرکش به اون می‌رسه و این زوج تصمیم می‌گیرن دوباره سیرک رو نجات بدن. تازه، پای یه جعبه بیسکوئیت حیوانی هم وسطه. بیسکوئیتی که هر کی ازش بخوره، به شکل یه حیوون درمیاد. خلاصه کلی اتفاق عجیب و غریب توی راهه که خودتون باید بشینید توی درسا و تماشا کنید.

 پرنسس های لگویی دیزنی: ماجراجویی در قلعه

 بیم کوچولو کونگ فو کار

امپراتور چین تصمیم گرفته مثل هر سال مسابقه‌ی هنرهای رزمی رو برگزار کنه. بیم کوچولو هم می‌خواد توی این مسابقات شرکت کنه و خودی نشون بده. همه‌چیز خوب پیش می‌ره تا این‌که وسط مسابقه، یکی دختر امپراتور رو می‌دزده! بیم و دوست‌هاش هم با دستور پادشاه می‌رن تا شاهزاده خانم رو نجات بدن. به نظرتون موفق می‌شن؟ توی درسا بمونید تا با هم تماشا کنیم و از این انیمیشن هیجان‌انگیز لذت ببریم.

 دفترچه خاطرات یک بی عرضه

 آخرین تک شاخ

همه‌چیز از جایی شروع شد که اسب تک‌شاخ زیبا فهمید آخرین بازمانده‌ی خاندان خودشه. اسب‌ تک‌شاخ دوست داشت به دنبال دوست‌ها و خانواده‌ش بره، ولی یه موجود بدجنس و شرور به اسم گاو قرمز زندانیش کرده بود. اسب تک‌شاخ بالاخره فرار می‌کرد و رفت ولی سفر خیلی پرماجرایی پیش روش بود. از اسیر شدن توی چنگ جادوگر گرفته تا آشنا شدن با آدم‌های جدید و بالاخره پیدا کردن تک‌شاخ‌های دیگه. از درسا می‌شنوی، این انیمیشن پرماجرا و دیدنی رو از دست نده.

 یاگا و کتاب طلسم

 در نهایت یه افسانه پریان دیگه

 تورو مرغ خرفت

 رودولف گربه سیاه

 رنگو

زندگی یک آفتاب پرست (بزمچه) خانگی است که دچار بحران هویت می باشد. این فیلم که حال و هوایی وسترن و کمدی دارد با نقش بازی کردن آفتاب پرست در یک آکواریم آغاز می شود و با بیرون آمدن اتفاقی اش از آکواریوم، وی وارد دنیایی متفاوت می شود. او به طور اتفاقی از یک اتومبیل به درون صحرایی خشک و بی آب و علف پرت می شود. بعد

 بالا

کارل یه پیرمرد مهربون و دوست‌داشتنیه که عاشق ماجراجویی هست. اون یه روز تصمیم می‌گیره با هزاران بادکنک رنگی، خونه‌اش رو به پرواز دربیاره و به یه سفر پرماجرا به سمت آمریکای جنوبی بره. تو این سفر، یه پسر بچه بامزه به اسم راسل که عاشق اکتشافاته، به طور اتفاقی باهاش همسفر می‌شه. تو راه، اتفاقات خیلی جالبی می‌افته و کارل و راسل با آدم‌ها و موجودات جدیدی آشنا می‌شن.

 دوستان جدا نشدنی

باورتون می‌شه بعد از خاموش شدن چراغ‌های تئاتر عروسک‌ها زنده می‌شن؟ بله، دی‌جی داگ و آلفونسو عروسک‌های بانمکی هستن که توی سنترال پارک تنهایی زندگی می‌کنن. ماجرا از یه شب بارونی شروع شد. شبی که سنترال پارک خیس شده بود و عروسک‌ها غرق بارون بودن. یک‌دفعه سروکله‌ی سه تا بچه‌راکون پیدا شد. راکون‌ها روی یه تخته چوبی رها شده بودن و نیاز به کمک داشتن. یعنی عروسک‌‌ها می‌تونن بهشون کمک کنن؟ کافیه بشینی توی درسا و این انیمیشن جذاب رو تماشا کنی.