پیشنهادات مشابه شتر و صالح
داستان شتر و صالح
"تو زمانهای خیلی دور، توی یه شهر قشنگ، پیامبری به اسم حضرت صالح زندگی میکرد. ایشون مثل همه پیامبرهای خداوند، بسیار مهربون و عادل بودند و سعی میکردند مردمشون رو به راه خداوند هدایت کنند. ماجرا از این قراره که یک روز مردم به ایشون گفتن اگر میخواد حرفاشو باور کنن، باید از خدا بخواد که از دل کوه یه شتر مادهی قرمز رنگ بیرون بیاره. به نظرتون حضرت صالح این کار رو انجام دادن؟ خدای بزرگ درخواست ایشون رو قبول کرد؟ بعدش مردم ایمان آوردن؟ بیایید با هم این قصهی جالب رو بشنویم."